کجایه زندگیمی توکه من میگردمونیستی

ساخت وبلاگ

امشب که اینجااومدم درست زمانیه که تقریبن 4ماه و6روزازاومدن کوروش کوچولوم به دنیامیگذره. دنیاوروزای قشنگی دارم سخت مشغول کارم ویادگیری هنرای جدیدآرادجونمم پیش دبستانی میره الان درست5سال و6ماه و18روزشه شایدباوجودداشتن دوتافرشته کوچولو خنده داره بگم خیلی دلم گرفته اونقدی که دلم میخادگریه کنم فریادبزنم اماافسوس که من همیشه باخودم تنهام توی پیله ای هستم وانگارقرارنیست هیچوقت پروانه بشم کاش سجادکمی منومیفهمیدکاش کمی بیشترهوای منواحساسمومیداشت دراینکه عاشقمه ودوستم داره شکی ندارم ولی نمیدونم چراناخواسته دلموباحرفاش میشکنه شایدمقصرخودمم که خودموسخت ترازاونی که هستم نشون میدم نمیدونم.خودمم نمیدونم دلم میخادالان کجاباشم دلم میخادپرت بشم به20ساله دیگه شایداین کابوسااون سالهاتموم شده باشن نمیدونم شایدم قشنگ نباشن کاش کسی بودکه باهام حررررف میزدچقدرتشنه ی هم صحبتی ام بایه دوست که ازهردری بشه باهاش دردودل کنه بی اینکه بخوادروزی رازهاتوفاش کنه کااااااش خسته ام خدایاتومنوفراموش کردی یامن تورو کجایه زندگیمی توکه من میگردمونیستی...ادامه مطلب
ما را در سایت کجایه زندگیمی توکه من میگردمونیستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lizgetanyayi بازدید : 19 تاريخ : پنجشنبه 22 دی 1401 ساعت: 14:39

اینجایه جورایی خونه ی منه ومن تنهاتوی این خونه زندگی میکنم شایدخیلی برزگ نباشه امامن دوسش دارم چون ازبچگی جاهای دنج رودوست داشتم جاهایی که فقط خودم توش جا شم....که بتونم تنهاباشم شایدفکرکنیدکه چراتنها؟؟مگه افسرده ای دختر؟نه من وقتی تنهامیشم ویامیشدم توی کنج های تنهاییم گریه نمیکنم فریادهم نمیزنم ازه کجایه زندگیمی توکه من میگردمونیستی...ادامه مطلب
ما را در سایت کجایه زندگیمی توکه من میگردمونیستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lizgetanyayi بازدید : 106 تاريخ : يکشنبه 11 تير 1396 ساعت: 4:09

این روزهاعجیب بوی تنهایی میدهندروزهاوشبهایم

فقط من مانده ام بامن!انگارکه طفلی شده باشم که درازدحام جمعیت دستانم ازدست پدرم رهاشده باشدواشک راه دیده ام را سدّکرده که جستجویم درآن شلوغی بی نتیجه باشد

دلیلش هرچه باشدسزایم اینهمه تنهایی نیست...

نوشته شده توسط فریبا در ساعت 5:33 | لینک  | 
کجایه زندگیمی توکه من میگردمونیستی...
ما را در سایت کجایه زندگیمی توکه من میگردمونیستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lizgetanyayi بازدید : 83 تاريخ : يکشنبه 11 تير 1396 ساعت: 4:09

دل من دیرزمانیستکه درخودگیراستازغمی که میخوردشیره ی این جانش راکاش میشدکه رسواسازداین دل جورکشِ بی سروسامانش رابه که گویدغم خوددردل تاریکی شبهای سیاهتادهدشرح این غم بی پایانش چراعمرمارفت وندیدیم کسی از درِدوستبارالهاچه شود ار برسانی یوسف کنعانش راتو وتنهایی واین درد روانسوزکو؟کسی تنگ بگیرددرآغوش یتی کجایه زندگیمی توکه من میگردمونیستی...ادامه مطلب
ما را در سایت کجایه زندگیمی توکه من میگردمونیستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lizgetanyayi بازدید : 93 تاريخ : يکشنبه 11 تير 1396 ساعت: 4:09

جمعه بیست و پنجم فروردین ۱۳۹۶ شبهای تنهایی انسانهای عجیبی هستیم گاهی وقتهاباآدمهای زنده ی کنارمان حرفی نداریم آدمهایی تشنه ی هم صحبتی اندآدمهایی که فقط بانوشیدن یک استکان چای درکناریک دوست مست میشوندامادرافکارمان جولان میدهیم یادکسانی راکه یارفته اندیاقرارنیست هیچوقت کنارماباشند..روزهاولحظه هاچون با کجایه زندگیمی توکه من میگردمونیستی...ادامه مطلب
ما را در سایت کجایه زندگیمی توکه من میگردمونیستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lizgetanyayi بازدید : 103 تاريخ : يکشنبه 11 تير 1396 ساعت: 4:09

فرزندعزیزم سلام الان که این نامه رابرای تومی نویسم تودقیقن 23هفته سن داری.ساعت 1و40دقیقه ی بامداد31اردیبهشت ماه1396هست.باباسرکاره وداداش آراد کنارمن خوابیده.امامن بیدارم ودارم به توفکرمیکنم به اینکه هرچه زودتربیایی وبه خانواده ی مابپیوندی...همین حالاکه درحال نوشتن هستم مدام به شکم مامان ضربه میزنی و کجایه زندگیمی توکه من میگردمونیستی...ادامه مطلب
ما را در سایت کجایه زندگیمی توکه من میگردمونیستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lizgetanyayi بازدید : 88 تاريخ : يکشنبه 11 تير 1396 ساعت: 4:09

لالا لالا گل خوشرنگ بيتالالايي كن رو بال شعر بابالالا كن دخترم رو سينه منكه شب رد شه دوباره از سر مالالايي دختر گلبرگ و شبنملالايي شاخه گل*پوش مريملالا كن زير طاق خواب و رؤياكه جا وا كرده شب تو كوچه كم كملالا لالا كه بارون دل*نوازهنسيم خيس كولي يكه*تازهكدوم عاشق تو اين خاموش واري ضيافت رفته سوز و گد کجایه زندگیمی توکه من میگردمونیستی...ادامه مطلب
ما را در سایت کجایه زندگیمی توکه من میگردمونیستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lizgetanyayi بازدید : 91 تاريخ : يکشنبه 11 تير 1396 ساعت: 4:09

کجای لحظه هامی توکه هر جارو بگی گشتمبه جای زندگی کردنپی دیوونگی گشتم ، پی دیوونگی گشتم نگو دل کندن آسونهکه من اصلا نمیتونماگه حالم رو میپپرسیجوابش رو نمیدونم ، جوابش رو نمیدونم کجای زندگیمی تو که من میگردم و نیستییه روزی مطمئن بودم پای حرفات وایمیستیپای حرفات وایمیستی.. تو هر جارو بگی گشتم که شاید کجایه زندگیمی توکه من میگردمونیستی...ادامه مطلب
ما را در سایت کجایه زندگیمی توکه من میگردمونیستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lizgetanyayi بازدید : 106 تاريخ : يکشنبه 11 تير 1396 ساعت: 4:09